Beruflich Dokumente
Kultur Dokumente
ری
نموده است .این نه تنها معضل چپ ایرانی ،دنیای سوسیالیستی قدیمی ،بلکه چپ بطور عموم ب وده و
هست .همه ما بخوبی از نتایج تاسفبار چنین سیاس تی ک ه در ای ران ب ه دف اع از انحص ارگران ب ه امی د
برابری بیشتر-ارزوهای ناک ام بخش ی از چ پ ک ه فرس نگها از واقعی ت ج اری ج امعه فاص له داش ت-
انجامید ،آ گاه هستیم .چنین سیاستی در سوسیالیسم واقعا موجود دیروز ،به برق راری دیکتاتوریه ای
مخ وف ،و در نه ایت پوس یدگی نظ ام سوسیالیس تی منج ر ش د .ام روز پیش برد چنی ن سیاس تی در
معضلت سیاسی پیچیده ملی و جهانی کنونی ،به دف اع نص ف و نیم ه از مب ارزات ازادیخواه انه ب دل
میگردد.
اما ،سئوال واقعی این است که چرا با وجود آ گ اهی از چنی ن معض لی ،ب از ه م م ا در دف اع از براب ری،
آزادی را به قتلگاه روانه میکنیم؟ چه مکانیزمهایی وجود دارد که ما را در چنین جهتی س وق میده د؟
آیا بدون ازادی ،امکان برابری وجود دارد و بالعکس ،آیا آنگونه که لیبرالها مدعی انن د ،فق ط بای د از
آزادی بیقید و شرط دفاع نمود و برابری را به بوته فراموشی سپرد؟
در طی چند دهه ،اتین بالیبار ،فیلسوف فرانسوی در پی رازگشایی این معمای سخت بوده اس ت .او راه
حل این مشکل را در آزادی توأم با برابری میداند .در زیر ،انا-ورن ا نوس تهوف ب ه جمعبن دی افک ار
بالیبار در این مورد میپردازد.
بالیبار از اصطلح خود ساخته فرانسوی - egaliberteترکیب دو کلمه فرانس وی ،«egalite» ،براب ری ١
و » ،«liberteازادی -که در انگلیسی به equalibertyترجمه شده است ،استفاده میکند .این را در
فارسی میتوان برابری توأم با آزادی ترجمه نمود .در ای ن مت ن از واژه براب ری-ازادی اس تفاده
میشود که هر چند نارساست ،اما بر اهمیت همزمان آزادی و برابری تأکید دارد.
روز و شب ،مک اشر ،وودکات ۱۹۳۸
اتین بالیبار »،آیا فلسفه حقوق مدنی بشر امکانپذیر اس ت؟ ت املتی جدی د ب ر براب ری-ازادی«، ٣
فصلنامه اقیانوس اطلس۱۰۳:۲ ،
آزادی تنها منجر ب ه برت ری فاس د کنن ده و وابس تگی خواه د گش ت .٤بالیب ار مطمئن اس ت ک ه تحق ق
هرگز مستقل از همتای خاص آنان امکانپ ذیر نمیباش د.٥ سیاست روز و عملی ،هم برای Aو هم B
میتواند به مثابه نف ی قاطع انه ه ر گ ونه س نتی بنابراین تشخیص ماهیت درهم تنیده بین Aو B
تلقی گردد که به Aیا Bبه هزینه دیگری اولویت میدهد.بالیبار معتقد است ک ه اگ ر آزادی در زمین ه
یک نظم سیاسی خاصی سرکوب شود ،برابری نیز به طور مشابه کاهش خواهد یافت .خلصه ،سرکوب فقط
آزادی و یا فقط برابری وجود ندارد -اگر یکی سرکوب شود ،دومی نیز به همان سرنوش ت دچ ار خواه د
گشت.
بنابراین ،مطالبه واقع ی براب ری بط ور کل ی ب ه معن ای تقاض ای براب ری ازادان ه )ی ا ب ر مبن ای ازادی(
میباشد.علوه بر این ،کل مطالبه واقعی آزادی به معن ی آزادی برابران ه اس ت ،یعن ی آزادی ه ر ف رد
٦
بطور یکسان تضمین میگردد .در واقع ،هر کدام از انها» ،وسیله سنجش دقیق« دیگری است.
اما ،ترجمه دو جهانشمول در یک چارچوب سیاسی بطور هم زمان ،همانطور که مشاهده خواهیم کرد ،با
هزاران اما و اگر پیریزی میشود .در درج ه اول و قب ل از ه ر چی ز ،اج رای ه ر دو در مقی اس عمل ی
مستلزم مذاکره است:
] [...آنچه مورد اختلف خواهد بود ،درجه برابری مورد ل زوم همگ انی نم ودن ازادیه ای ف ردی ،و ح د
آزادی لزم برای برابری جمع ی اف راد اس ت،و پاس خ ه ر ب ار هم ان خواه د ب ود :ماکس یمم در ش رایط
٧
معین.
در حالی که هر دو اصل نمیتوانند بدون قید و شرط و بطور همزمان جامعیت بخشیده شوند ،به ناچ ار
خواستههای منفرد هم برابری و هم آزادی برای جامعیت بخشیده شدن تا حدی در مع رض خط ر ق رار
میگیرند .در مقاطعی از زمان ٨برابری لزم است با آزادی در یک فض ای م ذاکره مس تمر بی ن حق وق
اتین بالیبار» ،ایده جدید روشنگری« در مجموعه» الهیات سیاسی و آغ از م درنیته« ب ا ویراس تاری ٤
جولیا
همانجا ٥
اتین بالیبار »،حقوق بشر و حقوق شهروند« در کتاب ،تودهها ،طبق ات ،ای دهها :مط العهای در ب اب ٦
سیاست و فلسفه قبل و بعد از مارکس.
همانجا ٧
٨همانجا و نیز نگاه کنید به »ایده جدید روشنگری« در مجموعه» الهیات سیاسی و آغاز مدرنیته«
برابر سازش کند .بیانتهایی مبارزه ذاتی که با واژه »بین« مشخص میشود ،در عدم امک ان ه ر گ ونه
نهادینهسازی عملی برای نمایش کامل برابری-ازادی ،ب ه نقط ه اوج میرس د .ن ه آزادی و ن ه براب ری،
اجماع و توافق با یکدیگر را طلب نمیکنند .اما ،سیاست عملی همکاری را الزامی میس ازد ،در ح الی ک ه
اجماع فق ط ب ه ط ور موق تی ص ورتبندی کش مکش دوب اره تردی د ذات ی براب ری-ازادی را ب ه تعوی ق
میاندازد .در نتیجه برابری-ازادی در شکل بنیانیترین تفسیر اخلقی-سیاسی خودی ک ام ا و اگ ر و
تردید بیانتها را مشخص میکند .آن شرط خود سیاس ت ب رای ممک ن س اختن و ش دن در ق الب ی ک
تناقض بیانتها میباشد.در این معنا ،برابری-ازادی یک »نهاد کبیر« ٩است ،آن قانون اساس ی وی ژه
هر قانون اساسی معینی است که بعد از آن میاید .بنابراین ،آن قب ل از نه ادینه ش دن میای د؛ آن
ادغام خود را مطالبه میکند ،با وجود این واقعیت که آن هرگز به اندازه کافی ،یعنی بطور کام ل و ع ام
نمایندگی نخواهد شد .ما به این معضل باز خواهیم گشت ،چ را ک ه در رابط ه ب ا پیوس تگی دوم گوی اتر
خواهد شد.
اول باید »بعد ثانوی« برابری-ازادی توضیح داده شود .بالیبار تصریح میکند که منشاء انتاگونیس تی
براب ری-ازادی ب رای آنک ه بتوان د س طح قاب ل ت وجهی از ثب ات نه ادی را تض مین کن د ،احتی اج ب ه
میانجیگران دارد .این میانجیگران برادری و مالکیت است .هر دو مانند خود برابری-ازادی ،به شکل
متضاد ظاهر میشوند .در حالی که مالکیت به لیبرالیس م /سوسیالیس م گ ره خ ورده اس ت ،ب رادری ب ه
اس ت ک ه از ناسیونالیسم/کمونیسم مربوط میشود .چارچوب پر اهمیت پدید آمده ،رابطه متضاد E-L
یک طرف توسط ب رادری و از س وی دیگ ر توس ط م الکیت آش تی داده میش ود .بدینوس یله ،واس طه A
همچنین فساد بالقوه Bرا تصحیح میکند و بالعکس) .بالیبار بخوبی آ گاه است که ب رادری ب ه راح تی
با ناسیونالیسم و مالکیت با فردگرایی انتزاعی و تملکگرا فرس وده میش ود (.ه ر چه ار نی رو ی ک خ ط
فاص ل اجتماعی-سیاس ی را تش کیل میدهن د ،ک ه ش کل ی ک دیالکتی ک در ح ال پیش رفت را بخ ود
میگیرد.
برابری-ازادی فرم منحصربفردی از تعمیم را برجسته میکند .ان به عنوان یک گزاره ک امل ن امطمئن
باقی میماند ،زیرا که خواهان تجدید حیات مطالبات خود در شرایط تاریخی-سیاسی است .بالیبار ای ن
جهانشمولی را هم تاریخی و هم قیاسی میخواند .او در بعضی نک ات بنظ ر میرس د ک ه ت ا ح دودی ب ه
برادری
برابری ازادی
مالکیت
) (2انسان – شهروند
مسأله انسان و شهروند ،و بشریت و شهروندی ،ادغام کامل هر »انسانی« در یک دایره عموما گس ترده
شهروندان را طلب میکند .این با دو شکل دیگر تعمیم در ردیف ق رار دارن د :جهانش مولی گس ترده و
فشرده.
نگاه کنید به »ایده جدید روشنگری« در مجموعه» الهیات سیاسی و آغاز مدرنیته« ١١
اتین بالیبار »،حقوق بشر و حقوق شهروند« ١٢
١٣بالیبار» ،ایده جدید روشنگری« در مجموعه» الهیات سیاسی و آغاز مدرنیته«
اسلوی ژیژک» ،یک دادخواست چپ برای اروپا-محوری« تحقیق انتقادی۲۴:۴ ، ١٤
اتین بالیبار »،آیا فلسفه حقوق مدنی بشر امکانپذیر است؟ تاملتی جدید بر برابری-ازادی«، ١٥
جهانش مولی گس ترده بط ور کم ی تعری ف ش ده اس ت .در اینج ا ش هروندی ب ر پ ایه اش کال واگ رای
شهروندی ملی و فدرالی که تناسب و گسترش آن ب ا جنبهه ای ی ک سیس تم سیاس ی خ اص مرتب ط
میباشد ،واقعی میشود .برعکس ،جهانشمولی فشرده مربوط به یک کیفیت ذاتی است که بخاطر یک
بنیان قیاسی اعتبار جهانشمول کسب میکند .ان بطور ض منی ی ک توس ل ب ه ذات انس انی هگ ل و
فویرباخ است .این مفهوم تا آنجا که برای انسان ،بدون در نظر گرفتن کیفیتها یا منابع خاص و وی ژه،
مورد استفاده واق ع میش ود ،جهانش مول اس ت .آن طل ب میکن د ک ه ش هروندی نبایس تی ب ر پ ایه
امتیازات رد شود .این کیفیت ذاتی »حذف استثنا« به مثابه یک نفی دوگانه است .اما ،آن از قب ل ب ر
این پایه منطقی استوار است که محرومیت در اینجا هنوز ضمنی است ،مانند مستثنی کردن استثنا ک ه
هنوز مستثنی کردن است .بنابراین تعمیم و جهانشمولیت »از پروسههای ...استثنا و طرد داخلی جدا
نشدنی است« .این درست مانند مورد براب ری-ازادی اس ت ،ناقص ی »سیاس ت نماین دگی« ب ه ع دم
امکان سنتز کامل نفی دوگانه به یک مطلق هگلی میرسد ،یعنی عمل مانع تحقق بخشیدن ش هروندی
بدون استثناء میگردد )به عبارتی در نتیجه ،در سطح جهانشمولی گس ترده ( .ب ا ق رض ک ردن گفت ه
رانسیر ،همیش ه ی ک »بخش ی از آنه ایی ک ه هی چ بخش ی ندارن د« وج ود دارد .بط ور مش ابه ،اگ امبن
میتوانست عنوان کند :یک تضاد بین »مردم« ،به مثابه ی ک ب دنه سیاس ی معی ن و تعری ف ش ده ،و
»مردم« ،یک توده پراکنده ،غیر-همگانی و مشتق که بالغ بر »مردم« است ،وجود دارد.
در نتیجه ،مفهوم »ما ،مردم« که اغلب در طول مبارزات انقلبی استفاده میشود ،با ت وجه ب ه تنظیم ات
١٦(volonteمیاید ،انحص ارگر میش ود. نهادی که بعد از صورتبندی یک اراده عمومی )generale
بالیبار خاطرنشان میسازد که نتایج مبارزات سیاسی همیشه تا حدودی مابین جوامع اساس ا لیتجزای ی
که یاداور دولتهای انحصارگر ،فردگرا )شبه( جنگی و مطلقه است ،و تقویت همگن ی و تج انس میباش د.
در نتیجه ،جامعه شهروندان انطوری که پا میگیرد ضرورتا ناقص اس ت .آن بی ن دو اف راط ک ه ب ه ناچ ار
مرزهای استثناء و محرومسازی میافرینند ،در چرخش است.
بنابراین ،معادله منشور »حقوق بشر و شهروند« ،جایی که شک ذاتی ناشی از عدم امکان اینک ه بت وان
بطور عملی برابری-ازادی را در یک سطح عمومی اجرا نمود بیشتر منشاء گزارشی غمانگیز میگردد که
بطور منفی دللت بر دیالکتیک بیانتها دارد .در نتیجه ،گفته بالیبار که »] [...نظم سیاسی ذاتا ش کننده
و یا مخاطرهانگیز است« ،چندان تعجباور نیست ،بلکه تقریبا یک نتیجهگیری منطقی است ک ه میت وان
این چالش آنگونه که در پیوستگی دوم بی ان میش ود ،اش اره ب ه جنب ه حی اتی دیگ ری دارد ،یعن ی،
»خود فرایند >بنیان< بطور ذاتی و تقلیلناپذیری متناقض و پارادوکسال است« .در اینجا بطور ضمنی
گونهای از بینش اشمیتی وجود دارد .بالیبار با این واقعیت مواجه است که استثناء از قانون ،خود شرط
امکانپذیر شدن آن است .او توضیح میدهد که در سیاس ت همیش ه ی ک عبع د منف ی ی ا ی ک »ع دم
امکان ضروری« بط ور ض منی وج ود دارد .ای ن از نظ ر ق الب و ش کل ،آن چی زی اس ت ک ه او »مف اهیم
محدود« مینامد،که به عبارت دیگر» ،ح ق مق اومت« ی ا »ح ق قی ام« اس ت .از جه تی ،اینه ا »در خ ود
دولت ،لحظه برانداختگی آن را ثبت میکنن د« .بن ابراین ،دموکراس ی ب ر بنیانه ای مش روط اس توار
است ،و آن ضرورتا اینگونه عمل میکند .از این رو ،بالیبار بطور ضمنی در بیان این موض وع ک ه درجه
خاصی از خشونت وجود دارد که همیشه »نیروی قانون« را به ارث میبرد ،به دریدا نزدیک میشود.
اما ،این خشونت از طریق سکانسهای سیاسی که مبتنی بر برابری-ازادی است ،کاهش خواهد ی افت.
به عبارت دیگر ،فرایندی از مذاکره مداوم بین اشکال برپا شده و سازنده و موسس قدرت وج ود دارد؛
بین مطالبه برای یک نهادینهسازی حق وق جهانش مول و الح اق و ترکی ب واقع ی آن در ی ک چ ارچوب
قانونی .مطالبه محدود نمودن این خشونت برابری-ازادی را ذاتی و ماندگار میکن د ،دقیق ا ب ه هم ان
گونه که قضیه خواهان یک ممارست ثابت و همبافت برای قرار دادن پایههای نهادی خود حوزه سیاسی
میباشد .بنابراین قدرت تشکیلشده و انتخاب کننده تا ح دودی عملک رد و نق ش ی ک واس طه را در
میان انسان-شهروند دارد.
بالیبار اشاره به غیر قابل اجتناب بودن »سیرت ناتمام« دموکراسی دارد .ام ا ،بای د در نظ ر داش ت ک ه
این به معنای آن نیست که از شکاف رادیکال بین دو بعد جهانش مول ،بی ن ح اکمیت مردم ی و ی ک
نظم قانونی نهادینه شده ،باید عواقب عملی را نتیجه گرفت .بالیبار ،با وج ود آ گ اهیاش از واقعی ات
سیاست عملی و زور معاصر ،هنوز معتقد به ظرفیت فرد ب رای مش ارکت در ق الب ق درت مش روط اس ت.
بنابراین ،آنچه که او بطور کلی خواهان ان است به دو اص ل خت م میش ود (1) :ی ک تأم ل و غ ور دائم
پیرامون واقعیات سیاسی به معنای روشنگری-در-راه ،که بر پایه توسل دوباره به انتقاد ) از خ ود( ،و
عقل عملی میباشد و ) (2یک دغدغه ثابت و مداوم برای باز قرار دادن منشاء و مبدأ ) (arkheسیاست
بر پایه یک عمل ناسالرگرایانه و انارشی که در جهانشمولی فشرده اعطا میشود )از این جنبه ،افکار او
نقاط مشترک خاصی با میگوئل ابنسور و ژاک رانسیر دارد ( .تجدید ارزش دائمی برابری-ازادی ک ه در
خود بعد مذاکرهای رادیکال حمل میکند و از این رو پیش از هر چیز به معنای آنچه ک ه نی ومن »ی ک
مطالبه افراطی اخلقی بی قید و شرط و ضروری« مینامد ،است .١٧بالیبار خواستار تمری ن نظ ری اس ت،
در حالی که تمرکز مقدم وی بر اجرای عملی امر ان تزاعی و پتانس یل ان تزاع ب رای ایج اد تغیی ر عمل ی
میباشد .نهایتا ،برابری-ازادی از طریق تعهد عملی مادی میشود ،وجودش یک عمل آ گاهانه از ظهور
نفس است .قبل از هر چیز ،این خود عمل صورتبندی مطالبه شده اس ت ک ه حی اتی اس ت ،هم راه ب ا
تجربه یک ما جمعی و همگانی ،که شکلگیریاش ب ه عن وان ی ک پیشش رط نه ایی ب رای ه ر پ روژه
سیاسی که ارزش نام برابری-ازادی را داشته باشد ،عمل میکند.
در این معنا» ،واژه مرکب« بالیبار ،ما را دعوت به »سیاست بر علیه سیاست« مینماید-ی ک سیاس تی
که بر علیه سیاست ایستا و راکد است ،که آ گاه از خطر ذاتی موضعهای اس تثنایی اس ت ،و ه م ض رورت
نهادینه کردن و هم ناتمامی ضمنی آن را در خاطر میسپرد.
١٧ساول نیومن» ،جایگاه قدرت در گفتمان سیاسی« ،نشریه بینالمللی علوم سیاسی۲۵:۲ ،